زمان مطالعه : ۱۶ دقیقه |
Marketing از دید مدیران بازاریابی بینالمللی
بازاریابی یا مارکتینگ عبارت است از استراتژی که یک شرکت در جهت برقراری ارتباط با مشتری استفاده میکند. عملیات بازاریابی موجب آگاهی مشتری از ویژگیهای مختلف شرکت، محصولات و خدمات میشود. برای جذب و جلب نظر مشتری به یک محصول یا خدمت در بازار هدف، شرکتها از روشهای خلاقانه و یا پیشتر بکار گرفتهشده برای مواجهشدن با رقبا و حضور در عرصه بازار خود را آماده مینمایند.
این اصطلاح در دایره واژگان روزانه ما وارد شده و اکثر مدیران/سرمایهگذاران/فروشندگان کالا و خدمات به دنبال پاسخ این سوال هستند که “بازاریابی چیست؟”. این یک سوال دقیقا یک سوال اساسی و کلیدی است. خیلی ساده است بازاریابی، بازاریابی است. منظورتان از اینکه میگویید ”چیست؟ ” واقعا چیست؟ سوال را کمی تغییر دهیم: به عنوان یک صاحب کسبوکار کوچک، چه زمان بازاریابی میکنید و زمانی نمیکنید؟
به فرض مثال قصد دارید تا تبلیغاتی برای محصولات و خدمات خود به صورت تبلیغات آنلاین یا محیطی انجام دهید، در این صورت شما در حال بازاریابی برای جذب مخاطب به سوی محصولات خدمات برای خود هستید (صرفنظر از اینکه تفاوت بازاریابی با تبلیغات در چیست چون اینجا قصد باز نمودن این بحث را نداریم).
- حال اگر شما در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک / توییتر مطلبی پست نمایید.
- یا اگر پاسخ مشتری را به صورت تلفنی یا از طریق ایمیل دهید.
- یا اگر در خانه بمانید و فقط در مورد یک محصول جدید رؤیاپردازی کنید.
متعجب نشوید، همه اینها بازاریابی هستند. هر تلاشی که در مسیر رونق کسبوکار باشد، میتواند بازاریابی باشد. اکنون چند سوال مهم پیش میآید، چگونه باید یک برنامه بازاریابی داشته باشیم؟ چگونه این برنامه بازاریابی را باید اجرا کنیم؟
اینجاست که ابتدا باید تعریف بازاریابی را دانست.
? حتما بخوانید: دنیای مارکتینگ و تبلیغات |
بازاریابی از نگاه انجمن بازاریابی آمریکا (American Marketing Association (AMA
عبارت است از مجموعه روشها و فرآیندها در جهت برقرای ارتباط و انتقال وسیع پیشنهادات ارزشمند به مشتریان کالا و خدمات، ذینفعان و جامعه مدنظر.
بازاریابی از نگاه متخصصان آن
- هدف از بازاریابی، ایجاد فروش بیشتر است. Peter Drucker
- هدف کسب سود و حفظ مشتریان فوقالعاده است. Jeffery J. Fox
- هدف ایجاد بهمراه حفظ فروش بیشتر است. Tom Asacker
- بازاریابی، حلقهای واسط مابین مشتریان، محصولات و برند است. Sam Decker
- کمک به افراد در خرید محصول یا خدمت است. Jason Falls
- پیامها یا عملیاتی است که خود سبب ایجاد پیامها و یا عملیاتی دیگر میشوند. Jay Baer
- به معنای دادن یک وعده بزرگ و ارائه چیزی بیش از آن وعده است. Seth Godin
- عبارت است از ایجاد رابطه پایدار بین مشتری و محصول. Jeremiah Owyang
- برآورده ساختن نیازها و خواستههای مصرف کننده است. Andrew Cohen
- فرایند ایجاد علاقه در مشتری نسبت به محصولات و خدمات شرکت است. Wikipedia
- سبب میشود محصولاتی فروخته شده، باز نگردند اما مصرف کنندگانشان برگردند. Steve Dawson
- پیدا کردن فردیست که نیاز به شناخت شما دارد، به شما علاقه مند میشود و در نهایت به شما اعتماد نماید. John Jantsch
- فرایند پیشبینی، مدیریت، رضایت از محصولات مورد تقاضا، خدمات و ایدهها است. Wharton Business School
- مسیری برای رضایت مشتری یا مصرف کننده بر اساس یک هدف از پیش تعیین شده است. Steve Dickstein
- عبارت است از فرایندی که یک شرکت از طریق مسیری سودآورانه میتواند نیاز مشتری را به درآمد تبدیل نماید. Mark Burgess
- همان برندینگ، انتخاب نام تجاری، قیمتگذاری بوده و پلی بین هزینه و درآمد ناشی از تبلیغات در رسانههاست. بازاریابی همان فروش نیست. Gini Dietrich
- به معنای برندسازی است. اینکه مخاطب را متقاعدسازی که محصولات،خدمات و شرکت شما، بهترین است و رابطه خود با مشتری را تضمین نمایید. Marjorie Clayman
- این مهم امروز تمرکز بر مشتری نهایی دارد. شبکههای اجتماعی این امر را محقق ساخته است. بازارها یک بار دیگر به حرف میآیند. بازاریابی در خصوص شناخت بازار و تولید محصول مناسب برای بازار هدف مناسب است. Sally Falkow
- شامل تحقیقات بازار، انتخاب بازار هدف، برقراری ارتباط (تبلیغات) و روابط عمومی است. بازاریابی برای فروش مانند شخم زدن برای کشاورز است زیرا مشتری را برای شنیدن سخنان فروشنده، آماده میسازد. Mary Ellen Bianco
- اساسا در خصوص ارتباطات رو به بیرون است و هدفش ترویج اهداف شرکتی در حوزه خدمات قابل ارائه است. بازاریابی فرآیندی است که از طریق آن شرکت ها با هماهنگ کردن تمام اهداف ارتباطی (تبلیغات، بازاریابی، فروش و…)، به دنبال رسیدن به تمام اهداف سازمان هستند. Antoine Didienne
- موجب خلق تجربهای پایدار برای مشتری خواهد بود که در زمان تعامل آن مشتری با افراد و اشخاص دیگر، با شوق و علاقه این تجربه را با دیگران به اشتراک خواهد گذاشت. Saul Colt
- چند دهه قبل به معنای ابزاری برای انتقال پیام، برقراری رابطه، نزدیک شدن به مخاطبین هدف در جهت انتقال ارزش و در نهایت فروش محصولات و خدمات است. اما با ظهور رسانههای دیجیتال، به خصوص شبکههای اجتماعی و نوآوریهای تکنولوژیک، امروزه به معنای ایجاد رابطه عمیق و بامعنا با مشتری راغب و تبدیل آنان به مشتری بالفعل میباشد که محصول شما را خواهند خرید. با توجه به پیچیده شدن دنیای تجاری کنونی، توانایی برقراری ارتباط با مشتری موجود و نیز همزمان، معرفی محصول به جغرافیایی جدید به عنوان یک فرصت خارقالعاده، وظیفه بازاریابی است . Julie Barile
- به معنی ایجاد یک کانال ارتباطی دوطرفه با مشتری برای آموزش و انتقال اطلاعات به مشتری است. البته گذشت زمان بسیار مهم است، زیرا با گذشت زمان، مشتری به فروشنده اعتماد میکند. با ایجاد اعتماد در پیرامون محصولات و خدمات است که فروش رخ میدهد. اگر مشتری اعتماد نماید به هوادار تبدیل میشود و سپس جزء اولین گروه مشتریانی خواهد بود که محصولات و خدمات جدید را سفارش میدهند و همواره به دنبال خرید مجدد خواهند بود. بازاریابی یک راه بسیار فوقالعاده برای شناخت سلایق، درک هیجانات و فرایند تصمیمگیری خرید مشتریان است. Renee Blodgett
- دکتر فیلیپ کاتلر میفرمایند که بازاریابی عبارت است از برآورده ساختن نیازهای مشتریان برای کسب یک سود مشخص. برای من بازاریابی به معنای معرفی مشخصات محصولات نیست. بازاریابان باید تجربهای ۳۶۰ درجه برای مشتری ایجاد نمایند. برای مثال در دنیای شبکههای اجتماعی، نیازهای مشتریان در توییتر با نیاز مشتریان در شبکه اجتماعی طرفداران بازیهای آنلاین متفاوت است. Toby Bloomberg
- به معنای گفتن داستان برند است بهنحویکه مشتریان، شرکا، سرمایهگذاران، کارکنان و هر کسی دیگری که به شرکت شما علاقه دارد را جذب نماید. بازاریابی یک سناریو برای کمک به تصمیم گیری مشتریان برای خرید است. Jeff Cutler
- بازاریابی هنگامی به خوبی انجام شده است که ۱.در استراتژی کسبوکار، راه ورود ” ارزش قابل پیشنهاد به مشتری” در سند استراتژی بازاریابی و جایگاه برند دیده شده باشد. بازاریابی زمانی که به خوبی انجام نشده است ۲.یک لیست بیپایان از تبلیغات و ترفیعات فروش است که پایانی ندارد. بازاریابی در قرن بیست و یکم باید به طور وسیع، اما نه به طور صددرصدی، قابلاندازهگیری و هدایت در مسیر اهداف شرکت باشد. هنگامی که بازاریابی به صورت صحیح انجام میشود (الف) شامل اجزا منظم و دقیقی در خصوص تاکتیکها و تکنیکهاست (ب) سیاستهای فرهنگساز سازمانی را شامل خواهد شد. Matt Blumberg
- عبارت است طراحی یک پیام مناسب برای انتقال به فرد مناسب. پیدا کردن فردی که ارتباط خاصی با محصول یا خدمت شما پیدا نموده یا خواهد نمود. بازاریابی میتواند به صورت یک رویداد ساده تعریف شود و یا تحت عنوان یک کمپین پیچیده جهانی چند میلیون دلار که ترکیبی از تبلیغات چاپی، دیجیتال، روابط عمومی، شبکههای اجتماعی باشد. برخی از بهترین نتایج بازاریابی از ناشی سادهترین اقدامات است. ساده نگهداشتن استراتژی بازاریابی بهترین استراتژی است. Lisa Buyer
- در راستای اهداف کسبوکار شرکت، بازاریابی با بهرهگیری از منابع کمیاب به دنبال جذب مصرفکننده و کسب درآمد است. بازاریابی فرآیند ارائه یک محصول یا خدمات به مشتریان نهایی و ارائه خدمات پس از خرید به آنان است. برای این منظور، استراتژی بازاریابی شامل اهداف کسبوکار، مشتریان هدف، استراتژیهای بازاریابی، تاکتیکهای بازاریابی و معیارهای مرتبط است. بازاریابی، کل فرایند خرید مشتری که شامل تحقیق، تعامل، خرید، خدمات پس از خرید (ازجمله پشتیبانی با محصولات مکمل و یا وجود شرایط باز پس دادن محصول) را پشتیبانی و مدیریت مینماید. Heidi Cohen
- بازاریابی اثر کوچکی بر ارائهدهنده خدمات و اثر بزرگی بر مشتری دارد. درحالیکه همزمان ارائهدهنده خدمات به عنوان یک مشاور و منبع مورد اعتماد مشتری عمل مینماید. بازاریابی برنامه برای آموزش مشتریان و نزدیک شدن به آنان است که سعی دارد بر اساس نیاز آنان، موجب رضایتشان شود. بازاریابی خوب یک خیابان دوطرفه است. بازاریابی خوب موجب درک نیاز مشتری و پاسخ صحیح به آن نیاز است. Shennandoah Diaz
? حتما بخوانید: نقش بازاریابی در کسب و کارها |
چرا بازاریابی مهم است؟
بازاریابی از مهمترین کارهاییست که یک کسبوکار و برند میتواند برای موفقیت خود انجام دهد که نه فقط موجب آگاهی از برند میگردد، بلکه موجب افزایش فروش، رشد کسبوکار و ایجاد احساس نزدیکی مشتریان با سازمان خواهد شد.
شش دلیلی که اهمیت را نشان میدهد:
-
اطلاع رسانی
بازاریابی اطلاعاتی در اختیار مخاطبان محصولات و خدماتی قرار میدهد. این اطلاعات پیرامون ارزش ویژگیهای محصول اصلی (هسته مرکز محصول) است. اطلاعاتی اضافی که مشتریان معمولا تمایل دارند که بدانند. همچنین کمک مینماید تا تبلیغات در اختیار آگاهی از برند باشد.
-
شناخت مشتری
بازاریابی کمک میکند که مشتری خود را درک کنید. در مراحل اولیه چرخه عمر محصول هر کس باید تحقیق بازار را انجام دهد که در آن تقسیمبندی بازار بر اساس روانشناسی، رفتار، جغرافیا یا معیارهای جمعیتشناسی صورت میگیرد. پس از شناسایی بخشهای بازار و پس از ارزیابی بازار هدف، محصول یا خدمات شرکت مطابق با مشتریان آن بازار فراهم و ارائه میگردد.
-
افزایش فروش
بازاریابی موجب افزایش فروش میشود. بازاریابی با استفاده از روشهای مختلف موجب جلب نظر مشتری به محصول یا خدمات میگردد. این کار را میتوان از طریق انواع رسانههای تبلیغاتی (کانال تبلیغاتی) انجام داد که عبارتاند از تبلیغات دهان به دهان، رسانههای اجتماعی، بازاریابی مستقیم، مطبوعات، رادیو، تلویزیون، برنامههای متنوع فروش، وبسایت شرکت و کانالهای دیگر که به جذب و متقاعد کردن افراد برای خرید محصول یا خدمات کمک مینمایند. با استفاده از ترکیبی از این رسانهها، میتوان فروش را افزایش داد که تاثیر مثبت بر سودآوری خواهد داشت.
-
جذب مشتری
جذب مشتری با ارائه اطلاعات مربوط به شرکت و محصول جدید، بسیار حائز اهمیت است. زیرا باعث میشود احساس مهم بودن به مشتری القا شود.
-
ایجاد رقابت
با ایجاد رقابت می توان مزیت ها و برتری ها را خیلی آسان تر به مشتری نشان داد. بازاریابی در این زمینه، به ویژه در رسانههای اجتماعی، از طریق مسابقهها و رقابتها یا حتی تبلیغات در فروشگاه یا بازاریابی تجربی رخ میدهد.
-
برندینگ / برندسازی
بازاریابی به دنبال برندینگ و ایجاد یک نام تجاری قوی است. شهرت برند چیزی است که یک نام تجاری را ایجاد میکند یا آن را میشکند. برای اینکه محصول یا خدمات شناخت شود، باید از طریق استفاده از رسانههای بازاریابی موثر، شهرت خوبی در بازار ایجاد نماید. هنگامی که نام تجاری شما با یک استاندارد خاص عمل مینماید، حتما با افزایش فروش و گسترش تجارت روبرو خواهد شد.
? حتما بخوانید: تنظیم کمپین تبلیغاتی |
استراتژی بازاریابی و ذهن مشتری
مشتری، محصولی که توسط شما عرضه میشود را خریداری نمینماید، بلکه ارزش ایجادی توسط کالا را خریداری مینماید. برای درک چگونگی آن باید روانشناسی مصرفکننده، شناخت رفتار مصرف کننده Consumer Behavior را به درستی درک نمایید.
روزانه یک مشتری با صدها پیام مواجه است. چرا مشتری باید به همه آنها توجه نماید؟ توجه همهجانبه به اینهمه پیام چیزی جز آشوب ذهنی به همراه نخواهد داشت. در مقابل، مشتریان اکثر پیامهای را نادیده گرفته و فقط به مواردی که به خصوصیات شخصیتشان نزدیک باشد، توجه مینمایند. مغز انسان برای نادیده گرفتن پیامهایی که به آن نیاز یا احتیاج ندارد، بسیار خوب عمل مینماید. این یک سیستم ضد اسپم ناخودآگاه در مغز انسان است.
شاید زمانی که کودک بودید و لغات جدیدی را میآموختید را به یاد بیاورید – این لغات را همهجا میدیدید و به آن لغات حساس شده بودید – اما حالا همان لغات را همهجا میبینید و میشنوید و دیگر مانند قبل توجه شما را به خود جلب نمینماید. این مثالی برای این است که ذهن ما چگونه خود را با محیط پیرامون تطبیق میدهد. لغات بسیاری هنوز وجود دارد که اصلا شاید تاکنون نشنیده باشید و بود و نبودشان برایتان نیز مهم نبوده است، اما هنگامیکه نیازمند دانستن و بکارگیری این لغات هستید، توجه شما به آنان صدچندان میشود. حالا این لغات برای ذهنتان جادویی میشود. این دقیقا کاری است که پیام بازاریابی انجام میدهد.
خصوصیت استراتژی بازاریابی
سه جز اصلی مدیریت بازاریابی استراتژیک: ۱- استراتژی ۲- تاکتیک ۳- تکنیک
استراتژی بازاریابی از تعداد زیادی از تاکتیکهای عملیاتی و تکنیکهای حرفهای تشکیلشده است. اگر استراتژی بازاریابی به خوبی تعریف شده باشد به راحتی میتواند نیازهای مشتری را از طریق هدفهای قابل دستیابی، برآورده سازد و در حالی که اکثر شرکتها در حال انجام فعالیت بازاریابی هستند، تنها تعداد اندکی از شرکتها به دنبال فعالیتهای برندسازی وفاداری مشتری از طریق تاکتیکهای بازاریابی و تکنیکهای بازاریابی است.
تاکتیک بازارابی
مجموعهای از روشهای در نظر گرفته شده برای ترویج کالاها و خدمات یک کسب و کار با هدف افزایش فروش و حفظ موقعیت رقابتی محصول یا خدمت است. تاکتیک بازاریابی اگر درست و مناسب باشند باید به صورت چشمگیری، منجر به رضایت مشتری شوند. تاکتیکهای بازاریابی بر اساس منابع محدود و برای دستیابی به حداکثر اثربخشی باید تعریف شوند.
تکنیک بازاریابی
شیوهها و حالتهایی هستند که تاکتیکهای در نظر گرفته شده را قادر میسازد تا در مسیرهای متفاوتی به نتایج یکسان دست یابند. متخصص بازاریابی سعی خواهد نمود که به تاکتیکها به عنوان گزینه های روی میز نگاه کرده و با توجه نیاز سازمان و محدودیتها و ابزارهای در دسترس، گزینه یا گزینه های اصلی را انتخاب نماید. تکنیکهای مختلف بازاریابی آنلاین و آفلاین وجود دارد. نمونه های عمده آنلاین عبارتند از نمایشگاههای تجاری، شبکهها و تعاملات گفتاری شخصی. تکنیکهای کلیدی آنلاین عبارتند از وب سایت شرکت، بهینهسازی برای موتور جستجو و وبینارها.
چهار اصل استراتژی بازاریابی
استراتژی کسبوکار در استراتژی بازاریابی خلاصه میشود. توانایی جذب مشتریان مناسب، تعیینکننده موفقیت در کسبوکار است. شما مسئول هستید که تصمیمات استرتژیک مهمی برای کسبوکار خود، به خصوص در چهار حوزه اتخاذ کنید.
۱. تخصص
تخصص به معنی تمرکز همه تلاشها بر یک محصول، خدمت، مشتری، بازار یا حوزهای خاص از فناوری است که «نیروی محرک» فعالیتهای بازاریابی، فروش و کسبوکار به شمار میآید. میتوان در محصول خاصی تخصص پیدا کرد و ارزشافزوده منحصربهفردی در آن گروه محصول ارائه داد که بهتر، سریعتر، ارزانتر و برتر از رقبا باشد. همچنین میتوانید خدمات تخصصی ارائه کنید. میتوانید خدمت خاصی را به گروهی خاص از بازار ارائه دهید که بهتر، ارزانتر، مناسبتر و جذابتر از خدمات رقبا است. شاید مانند والمارت متخصص مشتریمحوری باشید. والمارت بر مشتریانی تمرکز کرده که «زندگیشان با حقوق کارمندی سپری میشود». ایده اصلی سام والتون این بود که محصولات خوب را با قیمتهای خوب به اکثر مصرفکنندگان در آمریکا و بازارهای دیگر ارائه کند. شاید بر اساس حوزه تخصص خود بازار خاصی را هدف گرفته باشید. این بازار میتواند محلی، استانی، ملی یا حتی بینالمللی باشد؛ اما وقتی بازار خاصی را انتخاب میکنید، باید بر کسب تخصص در آن حوزه و ارائه چیزی ارزشمندتر از محصولات رقبا تمرکز کنید. شاید در یک فناوری یا حتی در یک ویژگی خاص متخصص باشید که رقبا از آن بیبهرهاند. بسیاری از شرکتها برای توزیع محصولات از یک کانال توزیع تخصصی استفاده میکنند.
۲. تمایز
این اصل، نبض بازاریابی و دلیل اصلی موفقیت یا شکست کسبوکار است. حوزه تمایز جایی است که خود را از همه شرکتهایی که سعی در فروش محصولی مشابه به همان مشتریان دارند، جدا میکنید. حال تمرینی برای شما داریم: تصور کنید همه رقبا ناگهان از بازار ناپدید میشوند و شما تنها عرضهکننده محصول یا خدمتی خاص در بازار هستید. این موضوع چه تغییری در فروش و سودآوریتان ایجاد میکند؟ گمان میکنم باعث میشود به یکی از موفقترین و سودآورترین کسبوکارهای صنعت خود و حتی دنیا تبدیل شوید. سوال این است: چگونه میتوانید محصول یا خدمت خود را به شکلی متمایز کنید که مشتری گمان کند «تنها گزینه» برای خرید این محصول یا خدمت در بازار کنونی شما هستید؟
۳. بخشبندی
امروزه بسیاری از متخصصان بازاریابی بر این باورند که بازاریابی در آینده به توانایی بخشبندی دقیق بازار بستگی دارد. میلیاردها دلاری که هر سال صرف تحقیقات بازار میشود تا حد زیادی سعی در شناسایی دقیق مشتریانی دارد که به جای خرید از تامینکننده قبلی خود، محصول و خدمت شما را خواهند خرید. سوال این است: «آن مشتریانی که بیشترین اهمیت را به تخصص، منحصربهفرد بودن یا برتری شما میدهند که هستند و چه کسانی دقیقا همان ویژگیها و مزایایی را میخواهند که در ارائه آنها توانمند هستید؟» چه توصیفی از مشتری عالی یا ایدهآل خود دارید؟ چه افرادی بازار هدف شما هستند؟ کدام افراد به خاطر ارزشافزوده منحصربهفردتان یا ارزشافزودهای که با اصلاح محصول یا خدمت ایجاد میکنید، بیشترین توان و آمادگی خرید از شما در اقیانوس مشتریان را دارند؟
نخست، به «ویژگیهای جمعیتشناختی» آنها بپردازید. سن، جنسیت، محدوده درآمد، تحصیلات، شغل یا تخصص مشتری ایدهآل شما چیست؟ کجا زندگی یا کار میکند؟ شرایط خانوادگی یا ساختار خانوادهاش چگونه است؟ شاید دومین بخش توصیف مشتری ایدهآل مهمتر باشد. این بخش را «ویژگیهای روانشناختی» مینامیم، یعنی همان چیزی که در ذهن مشتری ایدهآل میگذرد و بیشترین اثر را بر خرید از شما، خرید از رقبا یا نخریدن دارد. اهداف و آرزوهای مهم مشتری احتمالی ایدهآل چیست؟ خواستهها، نیازها و انگیزههای او برای اتخاذ تصمیم خرید چیست؟ چه امیدها، رویاها و آرزوهایی برای آینده دارد که با کمک محصول یا خدمت شما به واقعیت تبدیل میشود؟ مشتری چه ترسها، تردیدها یا نگرانیهایی دارد که باعث میشود محصول یا خدمت شما را بخرد یا از خرید آن منصرف شود؟ چه مشکلاتی در زندگی مشتری ایدهآل وجود دارد که محصول یا خدمت شما به حل آن کمک میکند؟ محصول یا خدمت شما چه نیازهایی را برطرف میکند؟ در دستیابی به چه اهدافی به مشتریان کمک میکند؟ چه دردی را از مشتری ایدهآل دوا میکند؟
۴. تمرکز
تمرکز چهارمین ستون استراتژی بازاریابی است که با شفافسازی دقیق حوزه تخصص، تمایز و بخشبندی حاصل میشود. خودتان میدانید چه چیزهایی ارائه میدهید و نمیدهید. دلیل اینکه مردم به جای خرید از رقبا باید از شما خرید کنند را میدانید. مشتری ایدهآل خود را مشخص کردهاید. اکنون در چهارمین مرحله باید بر مشتریانی تمرکز کنید که میتوانند در بازه زمانی موجهی از شما خرید کنند و این کار را هم میکنند. بهترین روشهای ممکن برای تبلیغ و برقراری ارتباط با مشتریان ایدهآل چیست؟ بهترین رسانههایی که امکان برقراری ارتباط با بیشترین تعداد مشتریان با پایینترین قیمت ممکن را فراهم میکند، کدامند؟ مهمتر اینکه، نیرومندترین جاذبههای شما که موجب پاسخهای خرید سریع و حتی فوری میشوند، کدامند؟
? حتما بخوانید: استراتژی بازاریابی و تبلیغات |
هدف از استراتژی بازاریابی
استراتژی بازاریابی، فرایند برنامهریزی، توسعه و اجرای عملیاتی در جهت به دست آوردن یک مزیت رقابتی در بخش مشخص از بازار (بازار نیش) است. این فرایند برای تعیین نقشه اهداف شرکت و چگونگی دستیابی به آنها ضروری است. هر شرکتی که نیاز دار تا بخشی از سهم بازار را به صورت مشخصی و با احتمال زیادی در اختیار داشته باشد، باید بیانیه ماموریت خود به صورت واضح تعریف نماید؛ تحقیقات بازار انجام دهد، اهداف مشخصی را تعریف، ایجاد، پیادهسازی و ارزیابی نماید تا نیاز مشتری را به درستی درک و محصول مناسب را به وی تحویل دهد. قلب تمام هدفها، رضایت مشتری و تسلط بر بازار و رهبری بازار است. بنابراین برای خوشنودی و رضایت مشتری و پیشی گیری از رقبا، باید سه فاز استراتژی بازاریابی با صورت کامل و دقیق انجام شود.
نکات اجرای موفقیت آمیز بازاریابی
- هماهنگی موثر و کارآمد بین اقدامات بازاریابی – چه کسی و در چه زمانی باید چه وظیفهای را انجام دهد.
- جلوگیری از هرگونه حواس پرتی یا اعتراض با تمرکز بر روی وظایف محوله و تعیین بهترین زمان انجام هریک از وظایف.
- توجه به اجزا و رابطه بین این اجزا.
- فقط با اینکه روی کاغذ بنویسید “چه کسی چه کاری را انجام می دهد” هرگز نباید تصور شود که آن افراد، کارها را اتوماتیک انجام خواهند داد.
- همه کارهای برنامهریزی شده باید در زمان دقیق خود اجرا شود.
- به هیچ عنوان نباید کمتر از قول داده شده به مشتری کالا و خدمات داد. با ایجاد رضایت در مشتری، اقدامات و تلاشهای بازاریابی شما راحتتر به فروش تبدیل خواهد شد.
- یا تمام کارها را درست انجام دهید یا اگر بخشی از آن با مشکل روبرو است ، آن را برونسپاری نمایید.
کانون تبلیغات تخصصی بلوط، کسب و کار شما را در استراتژی بازاریابی، تبلیغاتی و مدیریت شبکههای اجتماعی یاری خواهد کرد.
ثبت ديدگاه