ارزیابی شانس پیروزی در انتخابات

یکی از اهداف این مطلب این است که به مدیران دفترها، کاندیداهای ممتاز و سایر کاندیداهای سیاسی بینشی در مورد استراتژی تبلیغات و روند سیاسی ارائه دهد. از آنجا که چرخه انتخابات سال های قبل به پایان رسیده است، فکر کردیم که شاید ایده خوبی باشد که به برخی از راه هایی که نامزدها و مدیران دفاتر می توانند نتایج یک انتخابات گذشته را تفسیر کنند، توجه کنیم. بعنوان یک عضو فعلی، یک رقیب یا کاندیدای مجلس در سال پیش رو، نیاز به یک چشم انداز در انتخابات دارید. مانند هر چیز دیگر، روشهای بسیاری برای نگاه به گذشته وجود دارد و انتخابات نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این مقاله به چند ابزار مکمل که ممکن است برای ارزیابی نتایج هر انتخابات و ارزیابی شانس پیروزی در انتخابات استفاده شود، نگاهی می اندازیم.

قاب بندی موضوع

در تعیین شانس پیروزی برای هر دفتر، بیشتر کاندیداها به مواردی از قبیل تعداد رأی دهندگان، نتایج انتخابات گذشته، وابستگی به حزب، مشارکت گذشته، سال های بیحاصل و آمار جمعیت منطقه نگاه می کنند که همه شاخص های ارزشمندی هستند. پس از انجام این کار، باید تئوری روش پیروزی در انتخابات تدوین شود. ساختار اصلی جواب دادن به این سوال است که چرا باید رای دهندگان شما را انتخاب کنند.

هر نامزد باید تلاش کند تا “مسئله” را برای انتخاب خود تنظیم کند. کاندیدایی که این مسئله را با موفقیت قاب‌بندی می کند پیروز انتخابات است. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸، باراک اوباما با موفقیت این مسئله را تحت نام “تغییر change” جا انداخت و بر جان مک کین که قالب “آمریکای امن” را انتخاب کرده بود پیروز شد. در انتخابات ۲۰۰۴ جورج دبلیو بوش با ایجاد چهارچوب “آمریکای امن با جورج بوش ” توانست بر جان کری که بدنبال “تغییر” بود پیروز شود.

 احزاب سیاسی می خواهند از مسائلی که رأی دهندگان را به سمت آنها می کشاند آگاه شوند. آنها گاهی اوقات هنگام ارزیابی نتایج انتخابات از نظرسنجی ها استفاده می کنند. این نظرسنجی ها معمولاً مشخص می کند که چرا رای دهندگان به کاندیدایی خاص رای داده اند.

نظر سنجی از یک قشر خاص به ندرت می تواند صحت انتخاب درست مساله را تایید کند و هزینه های نظرسنجی، معمولاً برای کمپین های محلی کوچکتر و با بودجه کم بازدارنده می باشد. سازمان های سیاسی شهرهای بزرگتر می توانند در صورت تمایل این اطلاعات را به کمپین های کوچکتر و با بودجه کم و به عنوان خدماتی به هم حزبی های خود ارائه دهند.

قدرت نسبی به عنوان یک ابزار ارزیابی

نکته ای که شما می توانید انجام دهید استفاده از شاخص قدرت نسبی هنگام ارزیابی نتایج انتخابات برای نامزدها یا نامزدهای تازه منتخب است. این کار ارزان و آسان است.

این ابزار می تواند به شما بگوید که انتخاب مجدد یک کاندیدا ممکن است دچار مشکل شود. همچنین می تواند به شما بگوید که نامزد فعلی یا تازه منتخب دفعه بعدی مبارزه سختی خواهد داشت. معمولا نمایندگان فعلی در ۸۵ درصد مواقع مجدد انتخاب می شوند. که عمدتا به دو دلیل است. به لطف نقشه منطقه ای که ترسیم شده است و کاندیداهای درست انتخاب شده اند و مخالف زیادی در منطقه نخواهند داشت. دلیل دوم حضور مداوم کاندیدا در منظر عمومی هست در حالیکه کاندیداهای دیگر این فرصت را کمتر دارند و در روزنامه ها کمتر به آنها پرداخته می شود.

علامت هشدار دهنده برای افراد فعلی

کم کاری یک علامت هشدار دهنده برای مسئولان است. اگر نتوانید حمایت اعضای حزب خود را بدست آورید، بدست آوردن حمایت ارای دهندگان مستقل حتی سخت تر خواهد بود. هرکاندیدایی می تواند، ارزیابی را انجام دهد و قدرت نسبی هر فردی را ارزیابی کند. قدرت نسبی فقط یک شاخص در جعبه ابزار مبارزات انتخاباتی است. بیشتر از اینکه پیش بینی کننده انتخابات آینده باشد، هشداردهنده است. همانطور که از صحنه سیاسی ملی آموخته ایم، می تواند اتفاقات زیادی در انتخابات رخ دهد.

عواملی که باید در نظر بگیرند

شانس پیروزی نامزدی در هنگام شرکت در کرسی آزاد همیشه بهتر است. یعنی در جایی که هیچ کس برای انتخابات مجدد شرکت نمی کند. همانطور که قبلاً نیز گفته شد، شرکت کنندگان ۸۵ درصد مواقع کاندیدای قبلی را انتخاب می کنند.

به طور کلی، رأی دهندگان معمولاً کسی را که معتقدند درست کار کرده را از دفتر خارج نمی کنند. بنابراین، هدف قرار دادن دفاتر یا نامزدهایی که دارای کارنامه پایینی هستند، شانس برنده شدن در رقابت را بهبود می بخشد. اما اگر یک رقیب نتواند رأی دهندگان را متقاعد کند که وی انتخاب بهتری هست، انتخابات را واگذار خواهد کرد و فرد قبلی هر قدر بد هم عمل کرده باشد مجددا انتخاب خواهد شد.

اگر یک نامزد بالقوه عضو یک حزب سیاسی اقلیت باشد، هرقدر هم خوب عمل کند خیلی سخت هست که انتخابات را برنده شود. توصیه ما در این شرایط این است که داوطلب باید به هیچ وجه نامزد نشود یا به سمت نامزدی مستقل برود. شانس شما در انتخابات بعدی بهتر خواهد بود. پیروزی همیشه بهتر از باخت است. علیرغم سابقه کار آبراهام لینکلن، سابقه گذشته از دست دادن انتخابات به شانس پیروزی یک نامزد در انتخابات آینده آسیب می زند.

چرا نامزدها این روزها فعالیتهای منفی زیادی انجام می دهند؟

دلایل مختلفی مبنی بر محبوبیت تبلیغات انتخاباتی منفی وجود دارد و تقریبا در هر دفتر مدیریت انتخابات دیده می شود. دلیل اصلی محبوبیت آن به دلیل کارکرد تاثیر گذار آن است. در حالی که مردم می گویند از آن متنفر هستند، اما به آن پاسخ مثبت می دهند. غالباً باعث می شود که رأی دهندگان به همه نامزدها حس منفی پیدا کنند و احساس کنند که بین دو بد یا دو شیطان انتخاب می کنند.

برخی دیگر از دلایل رشد آن تصمیمات حقوقی است که سهم تقریباً نامحدودی از اتحادیه ها و شرکتها و قانون “اصلاحات در مبارزات انتخاباتی” را فراهم می کند.

هر نامزد باید در مورد رقبای خود تحقیقات انجام دهد و نکات منفی وی را استخراج کند. این صرفاً کاری است که باید انجام شود. تصمیم به استفاده از تبلیغات منفی در برابر حریف، انتخاب نامزد انتخابات است. در صورت استفاده، باید حرفه ای باشد و هرگز نباید یک حمله شخصی باشد.

هنگامی که شما به عنوان نامزد دریافت کننده حملات منفی هستید باید سریعاً به آن پاسخ دهید. برخی کاندیداها معتقدند که اگر آن را نادیده بگیرند، از بین خواهد رفت و این در اکثر موارد اشتباه است. در صورت عدم پاسخ، مردم تمایل دارند که فرض کنند هر آنچه گفته شده صحیح است.

اقداماتی وجود دارد که نامزدها می توانند برای به حداقل رساندن تأثیر حملات منفی انجام دهند. بیشتر نامزدها نمی دانند چگونه این کار را انجام دهند. متأسفانه، بسیاری از توصیه های سیاسی کاندیداها توسط کمیته های تبلیغات انجام می شود که فقط می خواهند تلافی کنند. این می تواند هزینه کاندیدای انتخاباتی را بالا ببرد.

اعضای انجمن مشاوران سیاسی باید از قوانین اخلاقی محکمی پیروی کنند. آیین نامه اخلاقی ارزشهای اخلاقی و معیارهای عملی که افراد باید به آنها وفادار باشند. بخاطر داشته باشید رسیدگی به مسائل منفی مبارزات انتخاباتی بهتر است توسط مشاورانی انجام شود که به یک استاندارد اخلاقی پایبند هستند و در نهایت به شانس پیروزی شما در انتخابات کمک کنند.